شهیدان مراغه

زندگینامه شهدای دانش آموز و معلمان دوران دفاع مقدس

شهیدان مراغه

زندگینامه شهدای دانش آموز و معلمان دوران دفاع مقدس

شهید داود خیرالهی

چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۱:۵۶ ب.ظ

شهید «داود خیرالهی» در 5 شهریورماه 1346 و در روستای کهلان شهرستان مراغه به دنیا آمد. وی پس از مبارزه با رژیم شاه و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و پس از حضور در چندین عملیات، سرانجام در 25 بهمن‌ماه 1364 در عملیات والفجر 8 به جمع همرزمان شهیدش پیوست.

زندگی‌نامه شهید:

شهید «داود خیراللهی» در 5 شهریورماه 1346 در روستای کهلان شهرستان مراغه به دنیا آمد. از همان کودکی در کنار تحصیلات در مسجد آقا محمدتقی، به یادگیری احکام اسلامی و قرآن مجید پرداخت. او با کمک گرفتن از افکار انقلابی خانواده‌اش در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی فعالیت‌های چشمگیری از خود به نمایش گذاشت.

اعلامیه‌های حضرت امام(ره) را پخش نموده و تمثال مبارک حضرتش را در کوچه و بازار نصب می‌کرد. در خردسالی در جریان تظاهرات علیه رژیم شاه دستگیر شد ولی با زرنگی و باهوشی از دست ماموران فرار کرد. بعد از پیروزی انقلاب در سرکوب غائله خلق مسلمان، نقش فعالی ایفا نمود.

14 سال بیشتر نداشت که عازم جبهه شد. در عملیات مطلع‌الفجر و عملیات‌های متعدد دیگری شرکت جست. سال 1361 وارد حوزه علمیه شد و در مدرسه عالی ولیعصر(عج) تبریز مشغول به تحصیل شد و همزمان تا کلاس چهارم دبیرستان نیز ادامه داد.

او در طول 4 سال، 8 مرتبه به جبهه اعزام شد و در عملیات‌هایی چون بیت‌المقدس، در منطقه شناسایی بمو و عملیات والفجر 4 در واحد اطلاعات عملیات لشکر 31 عاشورا حضور داشت. وی در بخش فرهنگی جبهه نیز فعال بود.

اول بهمن‌ماه 1362 به عنوان مبلغ و روحانی عازم جبهه شد و در عملیات خیبر به عنوان تیربارچی شرکت نموده، بعد از 14 روز نبرد جانانه با دشمنان از ناحیه دست و پا مجروح شد. در منطقه پاسگاه زید و بعد هم منطقه عملیات بدر (پد سه جزیره مجنون) پیش‌نماز مقر اطلاعات لشکر 31 عاشورا بود.

آخرین بار که به جبهه رفت، رزمنده گردان حبیب‌بن‌مظاهر بود. او در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.

خصوصیات بارز شهید:

از جوانان خوب و مخلص مراغه به شمار می‌رفت. از غیبت کردن دوری می‌کرد و دیگران را نیز از این کار بر حذر می‌داشت. علاقه زیادی به امام‌خمینی(ره) داشت و فرمان او را فرمان امام‌زمان(ع) می‌دانست. جنگ، جبهه و جهاد را بر مدرسه ترجیح می‌داد.

شجاع، کم‌علاقه به دنیا و مادیات بود. مدام دنبال علم، دانش‌اندوزی و کسب معرفت بود. حضور مداومش در جبهه‌ها فرصت تحصیل را از او سلب کرده بود ولی او با سعی و کوشش مضاعف سعی در جبران عقب‌ماندگی دروس‌اش می‌نمود. اخلاق بسیار نیکویی داشت و به همه احترام خاصی قائل بود.

فرازی از وصیت‌نامه شهید:

بارالها! فقط هنگامی که به خلوت‌کده عشق نظاره می‌کنم تنها جمال مطلق تو را می‌بینم که مافوق پدرهای دلسوز می‌باشی و هر سخن بنده‌ات را گوش فرا می‌دهی ولی من که ره‌یافته کوی تو نیستم، کجا پناه برم؟

می‌خواستم بگویم ای انسان‌ها، با شما هستم. آیا سیر نشدی؟! داستان قارون و هیتلر تو را بر خود نلرزاند؟

و چه توجیهات شرم‌آوری! من نمی‌روم، چون مسئولیتم سنگین است و نمی‌توانم. هزاران توجیه. این انسان توجیه‌تراش زمانی که شهادت با صدای دل‌انگیز خود طلب می‌کند، کدام آغوش است که بدون حاشیه‌روی و توجیه‌تراشی با تبسمی بر لب بپذیرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۲۶
پویا حسین پور

شهبد داود خیرالهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی